مهدی اخوان ثالث که از بزرگترین شعرای معاصر ایران است ، مدتها قبل در زمان حیات خود، طی مصاحبه مفصلی که با یکی از رسانهها داشته است، به ارزشهای ادبی، تاریخی و اجتماعی رمان کلیدر استاد محمود دولت آبادی اشاره کرده است.
به گزارش مجله اینترنتی سبزواریها، کلیدر که نام منطقه ای در ۵۰ کیلومتری شرق شهر سبزوار است و امروز به عنوان روستای سنگ کلیدر شناخته میشود، به همراه سایر نواحی اطراف خود در شهرستان سبزوار در اوایل دهه ۱۳۲۰ شمسی خاستگاه بروز یک مجموعه حوادث اجتماعی و سیاسی توسط شخصی به نام “گل محمد” و یارانش بوده است که این مجموعه حوادث بعدها به زیبایی و البته همراه با افزودن تخیلات ادبی، توسط محمود دولت آبادی به رشته تحریر درآمد و به خلق بلندترین رمان فاخر ایران منجر شد.
این کتاب هرچنددارای بعضی انتقادات است، اما در مجموعه اثری تحسین شده است که جزء مهمترین آثار داستانی ادبیات فارسی در دوران معاصر محسوب میشود.که بسیاری از بزرگان حوزه ادبیات فارسی درباره آن اظهار نظر کرده اند که مرحوم مهدی اخوان ثالث یکی از آنان است.
اخوان ثالث در اظهارات خود درباره کلیدر هم به نقد و هم به ستایش این کتاب پرداخته امادر نهایت در ترازوی سنجش اخوان ثالث کفه تحسین کلیدر سنگین تر آمده و این شاعر برجسته درباره اثر فاخر محمود دولت آبادی نویسنده برجسته سبزواری گفته است:«من از کار دولتآبادی (کلیدر) بوی تولستوی را میشنوم.» و لئو تولستوی همان نویسنده برجسته روسی است که از مشاهیر ادبیات جهان نیز محسوب میشود و آثارش به چندین زبان زنده جهان ترجمه شد و مورد تحسین و استقبال مردم کشورهای مختلف قرار گرفته است.
امروز در نثر خوشبختانه آدمهایی داریم امیدبخش و درخشان. من از کار دولتآبادی (کلیدر) بوی تولستوی را میشنوم. بگذریم از اینکه میشد لااقل یک سوم یا دو سوم آن را خلاصه کرد. اما اثر مهمیاست.
یکی از کارهای با ارزش و واقعی که در آن صورت گرفته، عرضه یک زبان تازه به فرهنگ و ادب ما است. یعنی از یک زبان محلی، یک زبان ادبی ساخته است. کلیدر هم از نظر زبانی با ارزش است و هم از لحاظ ثبت وقایع تاریخی و اجتماعی یک دوره. قصه هم جالب و گیراست. یعنی آن عناصر و وجوه و شمایلهایی که برای خلق یک رمان خوب لازم است، در آن هست. بگذریم از بعضی از قسمتها که کمیخارج از آهنگ است که مثلا یک پینهدوز در آن مثل لنین حرف میزند. ماحصل یک اثر خوب دوسه جلدی ناب و باارزش است که محصولی بر محصولات ادبی ما اضافه شده که قبلا نداشتیم. ما چنین زبانی نداشتیم. یک زبان محلی را هم حماسی کرده و هم در او یک اثر ادبی خلق کرده.
این امور، امور کوچکی نیست. امور بسیار با ارزشی است. من کتابهای قبلی او را نمیگویم. آنها سیاهمشق است مثل کسی که سازش را کوک میکند تا بعد بنشیند و آن گاهان زیبای خود را که سرشار از طراوت و تازگی و ندرت و زیبایی است عرضه کند. در نثر جز دولتآبادی دیگرانی هم داریم که کارهای خوبی دارند اما در شعر یک چهره مثل دولتآبادی در این ده پانزده سال سراغ دارید؟ هر چند که دولتآبادی جزو موج نو نثر نیست.
منبع: خبرآنلاین